۱۳۸۸ شهریور ۱, یکشنبه

22---72.1

خسته م ،نااميد،داغون وعصبي
دلم مي خواد سر به تنم نباشه .اين چند روز نمي دونم چرا اينطوري شدم.نمي تونم جلوي خودم رو بگيرم.همش گشنه مه.اراده م رفته زير صفر.يه چيزي از اعماق وجودم داره مياد بالا.يه جور حس نفرت،حس بيچارگي.اينا رو مي نويسم شايد آروم شم.شايد بتونم خودم رو جمع كنم.چرا اينجوري شدم.خدايا كمكم كن .نمي خوام سرنوشت من چاقي وبي ارادگي باشه.
هي دارم وا مي دم ،هي جلوي خودم رو مي گيرم.يه جنگ نابرابر كه فرسودگي شديد برام داره.خدايا منو از اين وضع اسف بار نجات بده.مي خوام دوباره روحيه م رو بدست بيارم.خنده داره !هنوز بيست روزه شروع كردم پس بقيه ش رو مي خوام چيكار كنم.يعني انرژي وقدرت من همينقدره!!!؟؟؟

۶ نظر:

من خوبم گفت...

نگین گلم.نگران نباش.منم تقریبا دوماهی هست که چسبیدم به کاهش وزنم اما گاهی واقعا خسته می شم و می زنم خاکی.یواش یواش تو هم روبراه می شی. امیدت رو از دست نده اگه هم که یه بار دوبار زیادی خوردی اشکالی نداره همه همینطوریم. درست می شه.

من خوبم گفت...

راستی سعی کن شیرینی کم بخوری خیلی موثره

گل بهار گفت...

نگین جونم نا امیدیت چیز عجیبی‌ نیست،همه همینجور میشن،ولی‌ همیشه ما میتونیم زندگیمونو بسازیم.میتونیم هرچیزی رو همونطور که میخواهیم تغییر بدیم،همه چی‌ دست ماست،پس ما که اینقدر قدرتمندیم میتونیم ناامیدی رو هم شکست بدیم،باور کن هرچی‌ میگم شعار نیست،هروقت بهش ایمان داشتم نتیجه گرفتم عزیزم

لونا گفت...

عزیزم این چیزی که نوشتی کاملا قابل درک هستش چون همه ما تجربه اش کردیم...نه تنها درباره رژیم بلکه توی خیلی از مسائل زندگی..نگین جونم الان تو واقعا داری کار بزرگ و سختی رو انجام میدی که هر کسی اراده انجامش رو نداره.از بین همه ادمهایی که اضافه وزن دارند چند نفرشون رو دیدی که واقعا با اراده کامل بتونن 20 روز به رژیمشون پایبند باشن؟؟فرق ما پایدارها با بقیه این هست که به انتخاب خودمون قدم توی این راه گذاشتیم و با تلاش و مقاومت تمام موانع رو پشت سر میگذاریم و به هدفمون میرسیم...اگه خیلی خسته شدی یه روز تقلب برای خودت بذار و یکمی استراحت کن و بعدش با روحیه بهتر ادامه بده.

لونا گفت...

داشت یادم میرفت...صبح تقلب 63 بودم فرداش 64!!البته تقصیر خودم بود که کالریم رو حساب نکردم...شایدم بعد از 3 روز دوباره 63 شده باشم اما تا شنبه دیگه خودمو وزن نمیکنم و فعلا همون 64 رو در نظر گرفتم.

توئيگي گفت...

نگين جان تو 20 روزه رعايت كردي خوب يه كمي استراحت بده به خودت . مثلا يك روز رو تقلب كن . با آرامش و خوشحالي . به بدنت حق بده يه نفس كوتاه بگيره براي يه شناي 20 روزه ديگه :)
خودت رو محكوم و دعوا نكن . اينطوري ميافتي توي يه لوپ معيوب هي دعوا ميكني غصه ميخوري براي اينكه خوشحال بشي چيزاي خوشمزه و غير رژيمي ميخوري بعد چاق ميشي دوباره ناراحت ميشي و ..........
همين فردا صبح كه از خواب بلند شدي با صداي بلند به همه كائنات بگو امروز يه روز جديده و من يه نتيجه جديد ميخوام بگيرم . فقط براي 24 ساعت به خودت قول بده تنظيم باشي و فرداش براي 24 ساعت ديگه و همينطوري ميبيني كوچولو كوچولو يه نتيجه بزرگ عايدت شده . حالا زود باش بخند و برو جلوي آينه با لبخند بگو پيش بسوي هدف :)